۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

عاقلان

صاحب دیوان پهلوان عوض را گفت :"یکی را عقلی داشته باشد ِبطلب که به جایی
فرستادن میخواهم ." گفت : " ای خواجه ! هر که را عقل بود از این خانه رفت ."...!!

۹ نظر:

Melica گفت...

سلام.
ما رو سر سفره ی افطار فراموش نکنید. می تونید قضیه ی این راه سبز امید رو توضیح بدین؟
mailبزنید.melika.alaeddini@yahoo.com

هادی گفت...

سلامممممممهسا جون.
با قصه عشق(قسمت 7 و 8) اپم
خوشحالم کن.

Melica گفت...

ممنون از توضیحاتتون.وبم رو آپ کردم.حتما بیاین.

ناشناس گفت...

سلام به مهسای عزیز خوبی عزیزم نماز روزهات قبول متنت جالب بود همیشه همین طور بود مثل کشور خودمون که هر چی آدم بدرد بخور داشته رو کشتن تا کسی از کارای که می کنن سردر نیاره و به هشون اعتراضی نکنه راست می گی آدم عاقل خیلی کم شده .

Unknown گفت...

سلام مهسا جان . . .

نمی دونم که این نوشته از کی بود اما به سرعت من رو یاد شعر پروین انداخت که :


گر حکم دهند که مست گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند

Unknown گفت...

سلام
فکر کنم فقط تو به وبلاگ من سر میزنی ممنونم
کار با بلاگر چقدر سخته ها باید یه ساعت رمز وارد کنیم برای پست دادن هم این قدر باید تلاش کنی کارباهاش سخته

Melica گفت...

ممنون از اینکه همیشه سر میزنید. این داستان من متاسفانه واقعیت داره. من فقط میتونم خواهر و برادر خودمو که جلوی چشمام هستن رو بیینم،مطمئنا بچه های زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنن.خود من هم چنین مشکلی رو داشتم.
حق با شماست که عده ای متحجر رو همه کاره کردن.من از اشعار کلاسیک بیشتر از اشعار نو خوشم میاد،اما دلیل نمیشه که بگم دارن کفر میگن،این استادتون هم مدرکشو از آکسفورد گرفته؟!!

farshad گفت...

salam mahsa khobi?
dastanet kheyli bahal bod
mamnon shad bashi

Unknown گفت...

m-p-sabz.blogfa.com
به من سر بزن

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

عاقلان

صاحب دیوان پهلوان عوض را گفت :"یکی را عقلی داشته باشد ِبطلب که به جایی
فرستادن میخواهم ." گفت : " ای خواجه ! هر که را عقل بود از این خانه رفت ."...!!

۹ نظر:

Melica گفت...

سلام.
ما رو سر سفره ی افطار فراموش نکنید. می تونید قضیه ی این راه سبز امید رو توضیح بدین؟
mailبزنید.melika.alaeddini@yahoo.com

هادی گفت...

سلامممممممهسا جون.
با قصه عشق(قسمت 7 و 8) اپم
خوشحالم کن.

Melica گفت...

ممنون از توضیحاتتون.وبم رو آپ کردم.حتما بیاین.

ناشناس گفت...

سلام به مهسای عزیز خوبی عزیزم نماز روزهات قبول متنت جالب بود همیشه همین طور بود مثل کشور خودمون که هر چی آدم بدرد بخور داشته رو کشتن تا کسی از کارای که می کنن سردر نیاره و به هشون اعتراضی نکنه راست می گی آدم عاقل خیلی کم شده .

Unknown گفت...

سلام مهسا جان . . .

نمی دونم که این نوشته از کی بود اما به سرعت من رو یاد شعر پروین انداخت که :


گر حکم دهند که مست گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند

Unknown گفت...

سلام
فکر کنم فقط تو به وبلاگ من سر میزنی ممنونم
کار با بلاگر چقدر سخته ها باید یه ساعت رمز وارد کنیم برای پست دادن هم این قدر باید تلاش کنی کارباهاش سخته

Melica گفت...

ممنون از اینکه همیشه سر میزنید. این داستان من متاسفانه واقعیت داره. من فقط میتونم خواهر و برادر خودمو که جلوی چشمام هستن رو بیینم،مطمئنا بچه های زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنن.خود من هم چنین مشکلی رو داشتم.
حق با شماست که عده ای متحجر رو همه کاره کردن.من از اشعار کلاسیک بیشتر از اشعار نو خوشم میاد،اما دلیل نمیشه که بگم دارن کفر میگن،این استادتون هم مدرکشو از آکسفورد گرفته؟!!

farshad گفت...

salam mahsa khobi?
dastanet kheyli bahal bod
mamnon shad bashi

Unknown گفت...

m-p-sabz.blogfa.com
به من سر بزن