....
شهر من رقص ِ کوچه هایش را باز می یابد
هیچ کجا ،هیچ زمان فریاد ِ زندگی بی جواب نمانده است
به صداهای دور گوش می دهم ،
از دور به صدای من گوش می دهند
من زنده ام
فریاد من بی جواب نیست ، قلب ِ خوب ِ تو جواب فریاد من است .
مرغ ِ صدا طلایی ِ من در شاخ و برگ ِ خانه ی توست
وعشق ما را دوست می دارد....
پ.ن1) آره ما زنده ایم و همین کفایت میکنه برای ادامه،برای زندگی،
برای امید، و مبارزه برای همه چیزهایی که نداریم. همه آنچه که
بر ما رفت چه شخصی و چه جمعی تموم شد،تجربه هاشو گوشه ی
ذهنمون حک کنیم و دردهاشو بسپاریم به زمستون که ببره.سال
جدید رو با امید شروع کنیم،هرکسی برای خودش اسمی بذاره.
من اسم سالم رو میذارم" امید " و مبارزه برای آرزوهام.برای
هدف هایی که داشتم و دارم.
این زندگی متعلق به منه،متعلق به ماست و ما باید" قصه" رو خوب
تموم کنیم.قشنگ تر از شروعش تمومش کنیم.
نوروز باستانی و اصیل ِ ایرانی ،سبز و مبارک...
پ.ن2) کمی، فقط کمی گوشه ی دلمون به یاد اونهایی که برای
هدفِ من و تو رفتن و یا دور از خانواده و تنها سال رو نو میکنن
باشیم...