۱۳۸۸ دی ۱, سهشنبه
پروانه ها
۱۳۸۸ دی ۱, سهشنبه
پروانه ها
۱۰ نظر:
-
هستی گفت...
-
ممنونم با نظراتت ارومم کردی
ایشالا همه چی همون بشه که تو میگی گلم
بوسسس
نخوندم . میخونم دوباره میام
بازم بوسسسس -
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه ساعت ۹:۴۲:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- هستی گفت...
-
فقط یه مطلب بود که ترجمش کردی یا ترجمش و گذاشتی یا یه کتاب و این قسمتی از کتاب بود ؟
خییییییییلیییییییی زیبا بود مخصوصا جمله اخر
یتیمخانه جای سختی برای زندگی و جای سخت تری برای مردن است
بوسسسسسسسسس -
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه ساعت ۹:۵۵:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
-
شمیم خانومی گفت...
-
چه نلخ . چه سوزناک .
حالم خراب شد . مهساجونم .
این روزا همه چی تلخه . همه چی . -
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه ساعت ۱۴:۵۶:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- Unknown گفت...
-
ُسلام مهسا جون.
داستان خيلي قشنگي بود و در عين حال تلخ.مرسي از انتخابت. -
۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه ساعت ۱۲:۵۴:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- هادي گفت...
-
ُسلام مهسا جون.
داستان خيلي قشنگي بود و در عين حال تلخ.مرسي از انتخابت. -
۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه ساعت ۱۲:۵۴:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- هادي گفت...
-
مهسا برگرد به همون بلاگفا...خيلي قروفر داره!!
-
۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه ساعت ۱۲:۵۶:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- بادبادکباز گفت...
-
سلام
با کلیت متن ارتباط برقرار نکردم ولی امیدوارم نوانخانه تو این دوره زمونه جای بهتری باشه.
اینکه کسی سعی کنه با آب دهانش بالهای پروانه رو بهم بچسبونه برام جالب بود. -
۱۳۸۸ دی ۴, جمعه ساعت ۱۵:۱۸:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- farshad گفت...
-
salam .dastan zibaee bod.man ke asheghe dastanam .
mamnon -
۱۳۸۸ دی ۴, جمعه ساعت ۱۵:۳۷:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
-
شمیم خانومی گفت...
-
نیستی باز چرا ؟ یکشنبه ای کجا بودی ؟
-
۱۳۸۸ دی ۸, سهشنبه ساعت ۱۳:۲۱:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
- کاوه گفت...
-
سلام
متاسفانه حق با توئه.
اما باید همیشه امیدوار بود و نا امید نشد. -
۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه ساعت ۱۲:۳۳:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
۱۰ نظر:
ممنونم با نظراتت ارومم کردی
ایشالا همه چی همون بشه که تو میگی گلم
بوسسس
نخوندم . میخونم دوباره میام
بازم بوسسسس
فقط یه مطلب بود که ترجمش کردی یا ترجمش و گذاشتی یا یه کتاب و این قسمتی از کتاب بود ؟
خییییییییلیییییییی زیبا بود مخصوصا جمله اخر
یتیمخانه جای سختی برای زندگی و جای سخت تری برای مردن است
بوسسسسسسسسس
چه نلخ . چه سوزناک .
حالم خراب شد . مهساجونم .
این روزا همه چی تلخه . همه چی .
ُسلام مهسا جون.
داستان خيلي قشنگي بود و در عين حال تلخ.مرسي از انتخابت.
ُسلام مهسا جون.
داستان خيلي قشنگي بود و در عين حال تلخ.مرسي از انتخابت.
مهسا برگرد به همون بلاگفا...خيلي قروفر داره!!
سلام
با کلیت متن ارتباط برقرار نکردم ولی امیدوارم نوانخانه تو این دوره زمونه جای بهتری باشه.
اینکه کسی سعی کنه با آب دهانش بالهای پروانه رو بهم بچسبونه برام جالب بود.
salam .dastan zibaee bod.man ke asheghe dastanam .
mamnon
نیستی باز چرا ؟ یکشنبه ای کجا بودی ؟
سلام
متاسفانه حق با توئه.
اما باید همیشه امیدوار بود و نا امید نشد.
ارسال یک نظر