۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

حالا خوبه ....

امروز سی و یکمین روز سفر تحقیقاتی ما بود.به دهکده ای جالب رسیدیم.

دعانویسی در این روستا زندگی میکند که مردم به او((حالاو خوبشیه))میگویند

که ترجمه اش میشود((حالا خوبه)).این نامگذاری به این خاطر است که هرکس با هر

مشکلی به او رجوع میکند کاغذی دریافت میکند که با کلمات حالا خوبه شروع میشود.

نام اصلی او معلوم نیست و میگویند از شهری دور آمده است.با اینکه کل روستا پانصد

نفر بیشتر جمعیت ندارد اما هرروز صف طویل و عریضی در مقابل منزل او تشکیل

میشود.خودش میگوید در هفته بیش از پنج هزار مشتری دارد.این یعنی:

یک)هر یک از مردم روستا بیش از یکبار در هفته پهلوی او میروند.

دو)هفته ای بیش از پنج هزار مشکل بزرگ در این ده کوچک رخ میدهد.

سه)سرانه ی مشکل برای هر نفر بیش از ده مشکل در هفته میباشد.

روش کار او به این شکل است که اگر شما با مشکلی نزد او بروید،مصیبتی

سخت تر را در نظر میگیرد و روی کاغذ مینویسد و به فرد میدهد تا مدتی

هرروز با صدای بلند آن را تکرار کند تا اثر مشکلش از بین برود.مثلا برای

کسی که زمین خورده مینویسد((حالا خوبه دستش نشکست))،کسی که دستش شکسته

طلسم((حالا خوبه کور نشد))دریافت میکند.کسی که کور شده طلسم((حالا خوبه نمرد))

را دریافت میکند و بستگان جوان ناکام و مجردی که فوت کرده طلسم((حالا خوبه که

زن نداشت))و جوانی که زن داشته طلسم((حالا خوبه که بچه نداشت)) و اگر بچه

داشته باشد طلسم((حالا خوبه زن و بچه اش باهاش نمردن)) را دریافت میکند و دست

آخر اگر همه ی خانواده ای با هم مرده باشند میگوید((حالا خوبه کسی نمانده که غصه ی

بقیه را بخورد)).جامعه شناس گروه معتقد است چون این مردم با مشکل خود کنار

نمی آیند دعا نویس با یک فعالیت جبرانی واهی آنها را گول میزند و با مقایسه ی یک

امر عدمی وحشتناک تر با وضع بد موجود؛آنها را امیدوار نگه می دارد.اما من شخصا

در رابطه با مردم این روستا که با این همه مشکل خوشند و شادی میکنند جواب

سرآشپزمان را تکرار میکنم که((تو این دنیا اونی میبره که یا خر باشه یا بذاره خرش

کنن)) البته این را اضافه کنم کسی که خودش ،خودش را خر میکند؛نابغه است!


پ.ن1) و ما هم چنان فقط نگاه میکنیم و گاهی هم اگر وقت داشته باشیم،فکر...

پ.ن2) اگر وقت فکر کردن دارید نگاهی به اینجا بیندازید.

۸ نظر:

حوریا گفت...

"ما به سختی در هوای گندیده دم می زنیم و عرق ریزان در تلاشی نومیدانه پارو می کشیم"
و هم چنان نگاه می کنیم..........

بادبادکباز گفت...

سلاام
مطلب خیلی جالبی نقل کردی.
بطور کلی بنظرم هم باید نیم نگاهی به پایین دست داشته باشیم و هم به بالا دست ولی اکثر توجهمون به حالمون باشه

بادبادکباز گفت...

راستی این روستاهه تو کدوم ناحیه است؟ اسمشم ایراد نداره بگو

سياوش گفت...

فکر کردن هم فايده اي ندارد !

Melica گفت...

چقدر سرانه ی نابغه تو کشور ما بالاست!یک انسان چقدر تحمل دارد؟

ناشناس گفت...

سلام مهسا جون خوبی این دعانویس هم کارش درسته ها یه جوری روانشناسه مگه نه . نگار

رهگذر زمان گفت...

سلام عزيزم. واي بالاخره من تونستم واست نظر بدم. باورت نميشه چند تا كافي نت عوض كردم تا بالاخره باز شد. خوبي گلم؟ مهسا جون من هميشه ميام و ميخونم اما نميدونم چرا نميشه برات نظر گذاشت.مرسي كه به وبم مياد. جوياي حالت از دوستان هستم. اي كاش تو بلاگفا ميشد بنويسي اون راحتره. هرچند مشكلات خودشو داره.
به هر حال ممنون عزيزم. موفق باشي.

هستی گفت...

اونجایی که معرفی کردی بریم ببنیم و نمیشه ببینی...
ناقلا رو نکردی شغلت چیه ؟سفرو ......!!!!
چه دعا نویس جالبی ...مردم و به مرگ میگرفته که به تب رضایت بدن

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

حالا خوبه ....

امروز سی و یکمین روز سفر تحقیقاتی ما بود.به دهکده ای جالب رسیدیم.

دعانویسی در این روستا زندگی میکند که مردم به او((حالاو خوبشیه))میگویند

که ترجمه اش میشود((حالا خوبه)).این نامگذاری به این خاطر است که هرکس با هر

مشکلی به او رجوع میکند کاغذی دریافت میکند که با کلمات حالا خوبه شروع میشود.

نام اصلی او معلوم نیست و میگویند از شهری دور آمده است.با اینکه کل روستا پانصد

نفر بیشتر جمعیت ندارد اما هرروز صف طویل و عریضی در مقابل منزل او تشکیل

میشود.خودش میگوید در هفته بیش از پنج هزار مشتری دارد.این یعنی:

یک)هر یک از مردم روستا بیش از یکبار در هفته پهلوی او میروند.

دو)هفته ای بیش از پنج هزار مشکل بزرگ در این ده کوچک رخ میدهد.

سه)سرانه ی مشکل برای هر نفر بیش از ده مشکل در هفته میباشد.

روش کار او به این شکل است که اگر شما با مشکلی نزد او بروید،مصیبتی

سخت تر را در نظر میگیرد و روی کاغذ مینویسد و به فرد میدهد تا مدتی

هرروز با صدای بلند آن را تکرار کند تا اثر مشکلش از بین برود.مثلا برای

کسی که زمین خورده مینویسد((حالا خوبه دستش نشکست))،کسی که دستش شکسته

طلسم((حالا خوبه کور نشد))دریافت میکند.کسی که کور شده طلسم((حالا خوبه نمرد))

را دریافت میکند و بستگان جوان ناکام و مجردی که فوت کرده طلسم((حالا خوبه که

زن نداشت))و جوانی که زن داشته طلسم((حالا خوبه که بچه نداشت)) و اگر بچه

داشته باشد طلسم((حالا خوبه زن و بچه اش باهاش نمردن)) را دریافت میکند و دست

آخر اگر همه ی خانواده ای با هم مرده باشند میگوید((حالا خوبه کسی نمانده که غصه ی

بقیه را بخورد)).جامعه شناس گروه معتقد است چون این مردم با مشکل خود کنار

نمی آیند دعا نویس با یک فعالیت جبرانی واهی آنها را گول میزند و با مقایسه ی یک

امر عدمی وحشتناک تر با وضع بد موجود؛آنها را امیدوار نگه می دارد.اما من شخصا

در رابطه با مردم این روستا که با این همه مشکل خوشند و شادی میکنند جواب

سرآشپزمان را تکرار میکنم که((تو این دنیا اونی میبره که یا خر باشه یا بذاره خرش

کنن)) البته این را اضافه کنم کسی که خودش ،خودش را خر میکند؛نابغه است!


پ.ن1) و ما هم چنان فقط نگاه میکنیم و گاهی هم اگر وقت داشته باشیم،فکر...

پ.ن2) اگر وقت فکر کردن دارید نگاهی به اینجا بیندازید.

۸ نظر:

حوریا گفت...

"ما به سختی در هوای گندیده دم می زنیم و عرق ریزان در تلاشی نومیدانه پارو می کشیم"
و هم چنان نگاه می کنیم..........

بادبادکباز گفت...

سلاام
مطلب خیلی جالبی نقل کردی.
بطور کلی بنظرم هم باید نیم نگاهی به پایین دست داشته باشیم و هم به بالا دست ولی اکثر توجهمون به حالمون باشه

بادبادکباز گفت...

راستی این روستاهه تو کدوم ناحیه است؟ اسمشم ایراد نداره بگو

سياوش گفت...

فکر کردن هم فايده اي ندارد !

Melica گفت...

چقدر سرانه ی نابغه تو کشور ما بالاست!یک انسان چقدر تحمل دارد؟

ناشناس گفت...

سلام مهسا جون خوبی این دعانویس هم کارش درسته ها یه جوری روانشناسه مگه نه . نگار

رهگذر زمان گفت...

سلام عزيزم. واي بالاخره من تونستم واست نظر بدم. باورت نميشه چند تا كافي نت عوض كردم تا بالاخره باز شد. خوبي گلم؟ مهسا جون من هميشه ميام و ميخونم اما نميدونم چرا نميشه برات نظر گذاشت.مرسي كه به وبم مياد. جوياي حالت از دوستان هستم. اي كاش تو بلاگفا ميشد بنويسي اون راحتره. هرچند مشكلات خودشو داره.
به هر حال ممنون عزيزم. موفق باشي.

هستی گفت...

اونجایی که معرفی کردی بریم ببنیم و نمیشه ببینی...
ناقلا رو نکردی شغلت چیه ؟سفرو ......!!!!
چه دعا نویس جالبی ...مردم و به مرگ میگرفته که به تب رضایت بدن