امشب دوباره شازده کوچولو رو خوندم.بعد از 14 سال!باید اعتراف
کنم همه چیز با اون موقع برام فرق داشت.اون موقع واقعا من شده
بوده بودم شازده کوچولو و میخوندمش اماحالا من همون (آدم بزرگ
های عجیب و غریب)هستم.همونایی که عاشق اعداد هستن و همه
چیز رو با اعداد میسنجن.همونایی که هرروز توی قطار یا مترو
فرقی نداره توی هم می لولن و با عجله این طرف و اونطرف میرن
اما خودشون هم نمیدونن کجا.همونایی که براشون فرقی نداره خار به
چه درد گل میخوره یا آیا گوسفندها گل رو با خار میخورن؟همونایی
که هیچ گلی رو اهلی نکردن و همه ی گل ها و ستاره ها براشون
یکی شدن.
((آدم بزرگ ها عاشق اعداد هستند،وقتی با آنها در مورد یک دوست
جدید حرف میزنید هرگز در مورد مسائل اساسی سوالی نمیپرسند
:(آهنگ صدایش چه طور است؟چه بازی هایی دوست دارد؟آیا پروانه
جمع میکند؟)در عوض میپرسند:(چند سال دارد؟چندتا برادر دارد؟
وزنش چه قدر است؟درآمد پدرش چه طور است؟)و تازه اگر پاسخ
این سوال هارا بگیرند آن شخص را می شناسند.اگر به آدم بزرگ ها
بگویی:(من خانه ای زیبا با آجرهای صورتی که گلدان های شمعدانی
پشت پنجره اش بود و کبوتر روی پشت بامش دیدم)هرگز قادر نیستند
چنین خانه ای را در ذهنشان تصور کنند.باید به آنها بگویی خانه ای
به ارزش صدهزارپوند دیدم!آن وقت میگویند:(اوه!چه قشنگ!)
اگر این کتاب را هرگز نخوانده اید حتما بخوانیدش لطفا.برای اینکه در
این وانفسا فلسفه ی هستی فراموشمان نشود و همچنین رویاهایمان
،لازم است.به نظرم اگزوپری این کتاب را دروقع برای آدم بزرگ های
عجیب و غریب نوشته.
پ.ن)به خاطر این فونت عجیب و غریب بلاگر عذرخواهی میکنم.
!!باور کنید تقصیرمن نیست.عجیب است واقعا
۱۳ نظر:
کتاب جالبیه.مناسب زندگی شهری امروز ماست.ترجمه ی شاملو هم که غوغا می کنه.
...
دیکتاتورها رفتنی و از بین رفتنین ولی دیکتاتوری و روحیه استبدادزدگی به این سادگی ها از بین نمی ره.محمد شاه قاجار و محمدرضا پهلوی هم با فداکاریهای زیاد ونثار جون و عمر خیلی ها به زیر کشیده شدن ولی بعدش...
باید عوامل سازنده ی دیکتاتوری مورد حمله قرار بگیره.مهمترینشون فقر و جهل
سلام مهسا جون خیلی دلم واست تنگ شده بود چند وقت بود نتونستم آپ بشم دیگه سعی می کنم تکرار نشه ممنون که به فکرم بودی و سر زدی . دوست دارم نگار
سلام هر كاري ميكنم نميتونم دانلود كنم اين كتاب رو...
سلام هر كاري ميكنم نميتونم دانلود كنم اين كتاب رو...
خیلی جالب گفتی . . .
واقعا هم چرا رفیقامون تو سن های بالاتر ناباب از کار در میان ؛ شاید دلیلش همون عوض شدن معیارهامونه . . .
نمی دونم تاییدم کنی یا نه ؛ من همیشه معتقد بودم ما همون بچه هایی هستیم که فقط به خاطر عریض تر شدن یا طویل تر شدن پهنه دیدمون خواسته هامون عوض میشه و اگر نه همون لجبازی ها رو میکینم یا همون خطاها رو انجام میدیم اما توی کارای مهمترمون و . . .
خیلی قشنگ نوشته بودی . . .
سلام مهسا جونم
چهارشنبه هرکاری کردم نتونستم باز کنم نظراتت رو . اون لینکی که گفتی نصفه برام اومده بود میشه دوباره برام بفرستی .
شازده کوچولو رو نخوندم ولی حتمامیخونم. کتابی رو که مهسابگه خوبه حتما خوبه
سلام یه سر بی زحمت بیا اینجا
shamim-khanomi.blogfa.com
خودمم دیگه . تو پست بعدی ایشالله توضیح میدم که چی شده عزیزم
سلام
چه تعبیر قشنگی کردی از دیوار آهنین.برام جدید بود.
توی جامعه یما هم همچین دیوارهای آهنین بدی وجود داره.اما وقتی اراده باشه دیوارهای مزاحم از بین رفتنین.
راستی اون شعر قشنگی که زدی من تو نسخه های مختلف چک کردم این بود:
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد/
پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد.
الله اکبر!البته حافظ این بیت رو برای شاهدش گفته ولی وقتی آدم می شنوه حس می کنه حافظ 700 سال پیش این شعر رو برای مهندس موسوی ما گفته!
همسرم بیاد ببینه چه دوست ماهی دارم . حسودیش میشه حتما
سلام
اميدوارم که خوب باشید
از اینکه دیر امدم ازتون معذرت میخوام ببخشید واقعا کار داشتم امیدووارم که معذرت خواهی منو قبول کنید از تعریف و تمجید شما بابت شعر نو ی من ممنونم امیدوارم همیشه سر زنده و شاد باشید اپ خوبی بود
همیشه سر سبز
سلام
اميدوارم که خوب باشید
از اینکه دیر امدم ازتون معذرت میخوام ببخشید واقعا کار داشتم امیدووارم که معذرت خواهی منو قبول کنید از تعریف و تمجید شما بابت شعر نو ی من ممنونم امیدوارم همیشه سر زنده و شاد باشید اپ خوبی بود
همیشه سر سبز
ارسال یک نظر