چند روز پیش یکی از روزنامه ها مطلبی درباره ی پروین اعتصامی نوشته بود وکلی از او و شعرشتمجید کرده بود.البته نمیدانم هنوز اینقدر جسارت دارند که شعر زیبای ِ اجتماعی اش را هم در کتاب هایمدارس چاپ کنند یا نه اما دلم خواست این شعر را دوباره اینجا بنویسم چون به طرز بسیار عجیبی وصف ِ حال است.گاهی فکر میکنم وصف حال این سرزمین مثل یک چرخه دائم در حال تکرار است!محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفتمست گفت:ای دوست این پیراهن است ،افسار نیستگفت:مستی زان سبب افتان و خیزان می رویگفت:جرم راه رفتن نیست،ره هموار نیستگفت: می باید تو را تا خانه ی قاضی برمگفت:رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست!گفت:نزدیک است والی را سرای،آنجا شویمگفت:والی از کجا در خانه ی خمار نیست؟گفت:تا داروغه را گوئیم در مسجد بخوابگفت:مسجد خوابگاه مردم بدکار نیستگفت:دیناری بده پنهان و خود را وارهانگفت:کارِ شرع، کار درهم و دینار نیست!گفت:از بهر غرامت جامه ات بیرون کنمگفت:پوسیده ست،جز نقشی ز پود و تار نیستگفت:آگه نیستی کز سر در افتادت کلاهگفت:در سر عقل باید،بی کلاهی عار نیست!گفت:مِی بسیار خوردی ،زان چنین بی خود شدیگفت:ای بیهوده گو حرف ِ کم و بسیار نیست!گفت :باید حد زند هشیار مردم مست راگفت:هوشیاری بیار،اینجا کسی هوشیار نیست!بی ربط نوشت: فکر میکنم پا.را.زیت ها اولین متولیان اجرای شعار ه.م.ت م.ض.ا.ع.ف شدن!نمیدونم این وسط شبکه های ایتالیا چه گناهی داشتن.دلم خوش بود کمی لسینینگم رو با دیدن فیلم هاشون !!!
تقویت میکنم
چند روز پیش یکی از روزنامه ها مطلبی درباره ی پروین اعتصامی نوشته بود وکلی از او و شعرشتمجید کرده بود.البته نمیدانم هنوز اینقدر جسارت دارند که شعر زیبای ِ اجتماعی اش را هم در کتاب هایمدارس چاپ کنند یا نه اما دلم خواست این شعر را دوباره اینجا بنویسم چون به طرز بسیار عجیبی وصف ِ حال است.گاهی فکر میکنم وصف حال این سرزمین مثل یک چرخه دائم در حال تکرار است!محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفتمست گفت:ای دوست این پیراهن است ،افسار نیستگفت:مستی زان سبب افتان و خیزان می رویگفت:جرم راه رفتن نیست،ره هموار نیستگفت: می باید تو را تا خانه ی قاضی برمگفت:رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست!گفت:نزدیک است والی را سرای،آنجا شویمگفت:والی از کجا در خانه ی خمار نیست؟گفت:تا داروغه را گوئیم در مسجد بخوابگفت:مسجد خوابگاه مردم بدکار نیستگفت:دیناری بده پنهان و خود را وارهانگفت:کارِ شرع، کار درهم و دینار نیست!گفت:از بهر غرامت جامه ات بیرون کنمگفت:پوسیده ست،جز نقشی ز پود و تار نیستگفت:آگه نیستی کز سر در افتادت کلاهگفت:در سر عقل باید،بی کلاهی عار نیست!گفت:مِی بسیار خوردی ،زان چنین بی خود شدیگفت:ای بیهوده گو حرف ِ کم و بسیار نیست!گفت :باید حد زند هشیار مردم مست راگفت:هوشیاری بیار،اینجا کسی هوشیار نیست!بی ربط نوشت: فکر میکنم پا.را.زیت ها اولین متولیان اجرای شعار ه.م.ت م.ض.ا.ع.ف شدن!نمیدونم این وسط شبکه های ایتالیا چه گناهی داشتن.دلم خوش بود کمی لسینینگم رو با دیدن فیلم هاشون !!!
تقویت میکنم
۴ نظر:
سلام!
فکر کنم بهترین شعری که می تونستم رو نوشتم. خیلی خوشحال میشم اگه بخونید!
سلامن علیک
درباره ی مضمون اینکه:
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود,
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود!
بنظرم این شعر شادروان پروین شعر تند و تیزی نیست که بخوان نچاپنش.
به به چشممون روشن!یه دختر ایرانی فیلم ایتالیایی ببینه زبونش بهتر شه! دیگه چی؟!
"جرم راه رفتن نيست ره هموار نيست"ا
اين قسمتش جالبه..........
سلام دوست عزیز
وب جالب و پرمحتوایی داری بهت تبریک می گم اگه علاقه به موضوعات روانشناسی داری به وب من سر بزن خوشحال می شم انشا’الله همیشه موفق باشید با احترام فلاح
www.affa110.blogfa.com
ارسال یک نظر