سلام مهسا... بازم روز زن شد و بازم انتخابت متحيرم كرد... هر قدر بيشتر هم خم بشيم، بازم پيكر ديكتاتورها رو همين شونه هاي خميده تشييع مي شه... اگر كه تشييع بشن...
و نامه ي نسرين ستوده رو خوندم... چقدر قشنگ بود... چقدر غم انگيز بود... چقدر اشك آورد روي گونه م... از نوشته ي خودم براي روز مادر شرمزده شدم.. از خودم كه فقط به فكر خوشي بودم، بي اون كه توجه كنم زني، مادري تو زندان دوري فرزندانش رو تحمل مي كنه... غم انگيز بود... و چقدر پر صبره چنين آدمي كه باز هم از فرزندش مي خواد براي اون قاضي دعا كنه...
سلام مهسا... بازم روز زن شد و بازم انتخابت متحيرم كرد... هر قدر بيشتر هم خم بشيم، بازم پيكر ديكتاتورها رو همين شونه هاي خميده تشييع مي شه... اگر كه تشييع بشن...
و نامه ي نسرين ستوده رو خوندم... چقدر قشنگ بود... چقدر غم انگيز بود... چقدر اشك آورد روي گونه م... از نوشته ي خودم براي روز مادر شرمزده شدم.. از خودم كه فقط به فكر خوشي بودم، بي اون كه توجه كنم زني، مادري تو زندان دوري فرزندانش رو تحمل مي كنه... غم انگيز بود... و چقدر پر صبره چنين آدمي كه باز هم از فرزندش مي خواد براي اون قاضي دعا كنه...
۲ نظر:
سلام مهسا... بازم روز زن شد و بازم انتخابت متحيرم كرد...
هر قدر بيشتر هم خم بشيم، بازم پيكر ديكتاتورها رو همين شونه هاي خميده تشييع مي شه... اگر كه تشييع بشن...
و نامه ي نسرين ستوده رو خوندم... چقدر قشنگ بود... چقدر غم انگيز بود... چقدر اشك آورد روي گونه م...
از نوشته ي خودم براي روز مادر شرمزده شدم.. از خودم كه فقط به فكر خوشي بودم، بي اون كه توجه كنم زني، مادري تو زندان دوري فرزندانش رو تحمل مي كنه...
غم انگيز بود... و چقدر پر صبره چنين آدمي كه باز هم از فرزندش مي خواد براي اون قاضي دعا كنه...
فکر کنم مهندس موسوی اگه این عکس رو ببینه ناراحت شه، اخه مذهبیه.
ارسال یک نظر