۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

دسته بندی انسان ها


دکتر علی شریعتی:

دسته ی اول:

آنانی که وقتی هستند ،هستند و قتی نیستند هم،نیستند.عمده ی آدم ها حضورشان

مبتنی بر فیزیک است.تنها با لمس ابعاد جسمانی آنها ست که قابل فهم میشوند.بنابراین

اینها تنها هویت جسمی دارند.

دسته ی دوم:

آنانی که وقتی هستند نیستند و وقتی هم که نیستند،نیستند.مردگانی متحرک در جهان،

خودفروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند.بی شخصیت اند

و بی اعتبار،هرگز به چشم نمیایند.مرده و زنده شان یکی است.

دسته ی سوم:

آنانی که وقتی هستند هستند،وقتی هم که نیستند هستند.

آدم های معتبر و با شخصیت.کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و

در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند.کسانی که همواره به خاطر ما می مانند.

دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

دسته ی چهارم:

آنانی که وقتی هستند نیستند،وقتی نیستند هستند.

شگفت انگیز ترین ادم ها در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که

ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم،اما وقتی از پیش ما میروند ،نرم نرم و اهسته

آهسته درک میکنیم.بازمیشناسیم و میفهمیم که انان چه بودند،چه میگفتند و چه

میخواستند.ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم.هزار حرف داریم برایشان.اما

وقتی در مقابلشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند.اختیار از ما سلب میشود.

سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنها مست میشویم و درست در زمانی که میروند

یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم.تعداد این آدم ها در زندگی هرکدام از ما

به اندازه ی انگشت های یک دست هم نمیرسد!




پ.ن)خیلی وقته دنبال آدمی از دسته ی چهارم میگردم و

نمیبینمش. میترسم وقتی رفت پیداش کنم.وقتی دیگه نیست

که باهاش حرف بزنم!!















۹ نظر:

فرشاد گفت...

سلام مهسا خانوم خوبي .پستهاي خيلي خوبي انتخاب ميكني دكتر شريعتي يك انسان كاملا روشنفكر بود.اين رو از گفته هايش ميشه فهميد

فرشاد گفت...

اگر مثل گاو گنده باشی ، میدوشنت ، اگر مثل خر قوی باشی ، بارت می كنند ، اگر مثل اسب دونده باشی ، سوارت می شوند... فقط از فهمیدن تو می ترسند !


دکتر شریعتی

هستی گفت...

خیلی جالب بود ....
فکرم مشغول شد من جزو کدوم گروهم ...
با اجازت کپی گرفتم بدم همسری بخونه ..
بوس

بادبادکباز گفت...

سلام مهسا.
این دسته بندی به نظرم خیلی کلیه.هر کسی در برهه ای ممکنه عضو یک گروه از این آدما باشه.
هر کسی می تونه همه کس باشه همونطور که می تونه هیچکسی نباشه.
ولی به نظرم ما اکثرا حالت بینابین داریم و امیدون به آینده است و این قشیگه.

بادبادکباز گفت...

سلام.
آزار آزاره!به هر کی می خواد باشه,گرچه به خود.
در ارضای تمایلات فردی هم اغلب کس دیگه ئی بطور مستقیم یا با واسطه به آدم مرتبطه.
خودآزاری هم بده.ولی کارهایی که ما می کنیم اغلب به دیگران هم ربط داره.
من تصمیم به سرکوب خیلی از تمایلات گرفتم چون نمی خوام موجبات هیچگونه آزردگی بنی بشری رو فراهم کنم.

هادی گفت...

خواهششششششششش میکنممممممممممم.....خوبین شما؟خوش میگذره؟ نیستی؟

ناشناس گفت...

Ti condivido pienamente.Ma alla fine dei conti si vedeno le persone che dalla mattina alla sera ne fanno di tutti i colori,cioe' si cambiano di continuazione la mentalita'.E come dice il proverbio;legano l'asino dove il padrone vuole.

kiterunner گفت...

مرسی مهسا.
افکار تو هم برای من جذابه.

Unknown گفت...

پستهایی که میذاری توی وبلاگت همه فوق العادن ؛ ولی بدون اغراق این پستت محشر ترینشون بود . . .
من همیشه چیز یاد گرفتم از نوشته هایی که توی وبلاگت می ذاری ، مهسا جان . . .

۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

دسته بندی انسان ها


دکتر علی شریعتی:

دسته ی اول:

آنانی که وقتی هستند ،هستند و قتی نیستند هم،نیستند.عمده ی آدم ها حضورشان

مبتنی بر فیزیک است.تنها با لمس ابعاد جسمانی آنها ست که قابل فهم میشوند.بنابراین

اینها تنها هویت جسمی دارند.

دسته ی دوم:

آنانی که وقتی هستند نیستند و وقتی هم که نیستند،نیستند.مردگانی متحرک در جهان،

خودفروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند.بی شخصیت اند

و بی اعتبار،هرگز به چشم نمیایند.مرده و زنده شان یکی است.

دسته ی سوم:

آنانی که وقتی هستند هستند،وقتی هم که نیستند هستند.

آدم های معتبر و با شخصیت.کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و

در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند.کسانی که همواره به خاطر ما می مانند.

دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

دسته ی چهارم:

آنانی که وقتی هستند نیستند،وقتی نیستند هستند.

شگفت انگیز ترین ادم ها در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که

ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم،اما وقتی از پیش ما میروند ،نرم نرم و اهسته

آهسته درک میکنیم.بازمیشناسیم و میفهمیم که انان چه بودند،چه میگفتند و چه

میخواستند.ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم.هزار حرف داریم برایشان.اما

وقتی در مقابلشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند.اختیار از ما سلب میشود.

سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنها مست میشویم و درست در زمانی که میروند

یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم.تعداد این آدم ها در زندگی هرکدام از ما

به اندازه ی انگشت های یک دست هم نمیرسد!




پ.ن)خیلی وقته دنبال آدمی از دسته ی چهارم میگردم و

نمیبینمش. میترسم وقتی رفت پیداش کنم.وقتی دیگه نیست

که باهاش حرف بزنم!!















۹ نظر:

فرشاد گفت...

سلام مهسا خانوم خوبي .پستهاي خيلي خوبي انتخاب ميكني دكتر شريعتي يك انسان كاملا روشنفكر بود.اين رو از گفته هايش ميشه فهميد

فرشاد گفت...

اگر مثل گاو گنده باشی ، میدوشنت ، اگر مثل خر قوی باشی ، بارت می كنند ، اگر مثل اسب دونده باشی ، سوارت می شوند... فقط از فهمیدن تو می ترسند !


دکتر شریعتی

هستی گفت...

خیلی جالب بود ....
فکرم مشغول شد من جزو کدوم گروهم ...
با اجازت کپی گرفتم بدم همسری بخونه ..
بوس

بادبادکباز گفت...

سلام مهسا.
این دسته بندی به نظرم خیلی کلیه.هر کسی در برهه ای ممکنه عضو یک گروه از این آدما باشه.
هر کسی می تونه همه کس باشه همونطور که می تونه هیچکسی نباشه.
ولی به نظرم ما اکثرا حالت بینابین داریم و امیدون به آینده است و این قشیگه.

بادبادکباز گفت...

سلام.
آزار آزاره!به هر کی می خواد باشه,گرچه به خود.
در ارضای تمایلات فردی هم اغلب کس دیگه ئی بطور مستقیم یا با واسطه به آدم مرتبطه.
خودآزاری هم بده.ولی کارهایی که ما می کنیم اغلب به دیگران هم ربط داره.
من تصمیم به سرکوب خیلی از تمایلات گرفتم چون نمی خوام موجبات هیچگونه آزردگی بنی بشری رو فراهم کنم.

هادی گفت...

خواهششششششششش میکنممممممممممم.....خوبین شما؟خوش میگذره؟ نیستی؟

ناشناس گفت...

Ti condivido pienamente.Ma alla fine dei conti si vedeno le persone che dalla mattina alla sera ne fanno di tutti i colori,cioe' si cambiano di continuazione la mentalita'.E come dice il proverbio;legano l'asino dove il padrone vuole.

kiterunner گفت...

مرسی مهسا.
افکار تو هم برای من جذابه.

Unknown گفت...

پستهایی که میذاری توی وبلاگت همه فوق العادن ؛ ولی بدون اغراق این پستت محشر ترینشون بود . . .
من همیشه چیز یاد گرفتم از نوشته هایی که توی وبلاگت می ذاری ، مهسا جان . . .