به عدل دست نایافته اندیشیدیم و زیبایی در وجود آمد...
حسود نیستم.هیچوقت نبودم.چون اصلا هیچوقت زندگی یا موقعیت دیگران برام مهم نبوده.ولی امروز احساس کردم حسودیم شد.نه از روی بدجنسی.بیشتر دلم سوخت برای خودم.دقیقا قابل توصیف نیست.ولی دلم میخواد برم یه جای دور تا دیگه دیدن بی عدالتی های زندگی حالمو بد نکنه!هیچکس رو نشناسم،
هيچ كس تو اين جامعه ي كوفتي (ببخشيد كه اين لفظو به كار بردم) زندگي رو دوست نداره، همه دوست دارن بي عدالتي ها رو نبينن تا كمتر رنج بكشن، اما حالا كه مجبوريم چرا اين قدر خودت رو ناراحت مي كني؟ بذار زندگي ساده تر بگذره، اگه تونستيم كاري مي كنيم، اگه نتونستيم، نسل بعدي كار ناتموم ما رو تموم مي كنن...
1)حرفم همینه دیگه: گاهی تلاشها بیخودیه! یعنی اساسا رسیدن به چیزی ناممکنه. ولی گاهی تلاشا باخودیه ینی مفیده! چون اساسا رسیدن به هدف ممکنه! چون اساسا صحبت از هدف میونه نه رویا و توهم. شخصا گاهی هدفهام هدف نبوده چون اصلا رسیدنی نبوده! چون درک درستی از شرایط و امکانات نداشتم. ولی تلاشهای دسته ی دوم بالاخره جواب میده. تجربه ش کردم.
به عدل دست نایافته اندیشیدیم و زیبایی در وجود آمد...
حسود نیستم.هیچوقت نبودم.چون اصلا هیچوقت زندگی یا موقعیت دیگران برام مهم نبوده.ولی امروز احساس کردم حسودیم شد.نه از روی بدجنسی.بیشتر دلم سوخت برای خودم.دقیقا قابل توصیف نیست.ولی دلم میخواد برم یه جای دور تا دیگه دیدن بی عدالتی های زندگی حالمو بد نکنه!هیچکس رو نشناسم،
هيچ كس تو اين جامعه ي كوفتي (ببخشيد كه اين لفظو به كار بردم) زندگي رو دوست نداره، همه دوست دارن بي عدالتي ها رو نبينن تا كمتر رنج بكشن، اما حالا كه مجبوريم چرا اين قدر خودت رو ناراحت مي كني؟ بذار زندگي ساده تر بگذره، اگه تونستيم كاري مي كنيم، اگه نتونستيم، نسل بعدي كار ناتموم ما رو تموم مي كنن...
1)حرفم همینه دیگه: گاهی تلاشها بیخودیه! یعنی اساسا رسیدن به چیزی ناممکنه. ولی گاهی تلاشا باخودیه ینی مفیده! چون اساسا رسیدن به هدف ممکنه! چون اساسا صحبت از هدف میونه نه رویا و توهم. شخصا گاهی هدفهام هدف نبوده چون اصلا رسیدنی نبوده! چون درک درستی از شرایط و امکانات نداشتم. ولی تلاشهای دسته ی دوم بالاخره جواب میده. تجربه ش کردم.
۱۳ نظر:
سلام
وا! چرا؟ دلت میاد مملکت گل و بلبل و امام زمان رو ول کنی بری جای دیگه؟
این حالت حسادت نیست.غبطه خوردن بید.که بنظرم چیز خوبی میتونه باشه.
بطور کلی هجرت و تغییر مکان زندگی خوبه و قابل توصیه! مخصوصا اگه...
من از کودکی دوست داشتم برم جاهای دیگه رو ببینم و زندگی کنم مخصوصا جوامع متعالی رو.
شاید یه روز مصمم بشم ولی...ریشه هایم را چه کنم؟
با درود
نمی دانم رمان دیوانه بازی از کریستین بوبن را خوانده ای یا نه.اگر نخوانده حتما بخوان چرا که این حس رفتن را در ما به خوبی تحریک می کند...
هيچ كس تو اين جامعه ي كوفتي (ببخشيد كه اين لفظو به كار بردم) زندگي رو دوست نداره، همه دوست دارن بي عدالتي ها رو نبينن تا كمتر رنج بكشن، اما حالا كه مجبوريم چرا اين قدر خودت رو ناراحت مي كني؟ بذار زندگي ساده تر بگذره، اگه تونستيم كاري مي كنيم، اگه نتونستيم، نسل بعدي كار ناتموم ما رو تموم مي كنن...
راستي عكسي كه گذاشتي خيلي قشنگه...
تقريبا اول ده دقيقه بهش زل زدم بعد تونستم مطلب رو بخونم!
سلام
1)حرفم همینه دیگه: گاهی تلاشها بیخودیه! یعنی اساسا رسیدن به چیزی ناممکنه.
ولی گاهی تلاشا باخودیه ینی مفیده! چون اساسا رسیدن به هدف ممکنه! چون اساسا صحبت از هدف میونه نه رویا و توهم.
شخصا گاهی هدفهام هدف نبوده چون اصلا رسیدنی نبوده! چون درک درستی از شرایط و امکانات نداشتم.
ولی تلاشهای دسته ی دوم بالاخره جواب میده. تجربه ش کردم.
2)قسمت اول پستت از خودته؟
3)اوضاع خوب پیش میره؟
به حرفای شاملو شبیه بید!
اگه عادلانه بود، دل كندن ازش سخت مي شد مهسا...
پشت اون قفسه سینه چی می گذره ..
..
..
که اینقدر قشنگ می تپی ..
.اینقدر خوب جریان داری ..
.
ای دوست ناشناس ..
عادلانه نبود ونیست...
باور کن از پر حرفی به جایی نخواهیم رسید ..
دارم یک داستان کوتاه می نویسم .
.
شاید رو وبلاگ گذاشتمش .
.
شاید .
.
سکوت فکرهای عقیم رو بارور می کنه .
باور کن ..
درود مهسای عزیز
به روزم
و منتظر حضور گرمت
لینک شدین.
07663616828
ارسال یک نظر